داشتم نوشتههای سال 92 ام در همین وبلاگ را میخواندم.
لحن نوشتهها، دغدغهها، کارها... انگار که من آن نویسنده نیستم. انگار که بهجای ده سال، 100 سال از آن روزها گذشته. انگار که من مادربزرگِ کسی باشم که آن کارها را کرده و آن حرفها را زده!
عجب زندگی...
چقدر تو شگفتانگیز و مبهمی!
ده سال بعد کجایم و چه میکنم؟ ده سال بعد، چند سالهام؟ 200 ساله یا 2 هزار ساله؟!...
برچسب : نویسنده : aramtarazdarya بازدید : 8